محمد مايليکهن ميگويد گلهاي از مديران باشگاه صباي قم ندارد اما اي کاش قبل از تصميمشان با او صحبت ميکردند.
سرمربي پيشين صباي قم دربارهي جدايياش از تيم فوتبال صبا اظهار کرد: به هر حال من جزو افرادي هستم که هر جايي ميروم واقعيتها را اعلام ميکنم. آنطور نبودم که وقتي به صبا رفتم بگويم اين تيم را قهرمان يا نايب قهرمان ميکنم يا سهميهي ليگ قهرمانان آسيا به دست ميآوريم. روزي که با مسوولان باشگاه صبا صحبت کردم پرسيدم با يک مربي به نام صمد مرفاوي کار ميکرديد و دليل قطع همکاريتان چه بود؟ چون واقعا برايم جاي سوال داشت. آنها دلايلي را گفتند که البته نميخواهم الان به آن اشاره کنم.
به گزارش ايسنا ، وي افزود: وقتي به صبا آمدم چند بازيکن خوب به نام ميلاد نوري، حامد لک و رامين رضاييان از اين تيم رفته بودند. همينطور دو بازيکن ديگر به نام مهدي بدرو و کريم اسلامي هم جدا شده بودند. از شروع تمرينات هم بازيکن خوب و بااخلاقي چون سعيد لطفي در يک بازي دوستانه با فولاد رباط صليبي پاره کرد. بازيکني به نام آرامطبع از پارسال رباط پاره کرده بود و زمان ميبرد تا بتواند شرايط خوبي پيدا کند. همهي اين موارد وجود داشت و باشگاه هم از نظر بودجهاي با مشکلاتي مواجه بود. قبل از حضور من در صبا البته با رضا عنايتي قرارداد بسته بودند.
مايليکهن در ميان صحبتهايش با اشاره به کيفيت بالاي رضا عنايتي، دربارهي اين بازيکن خاطرنشان کرد: آدم تا با عنايتي از نزديک کار نکند متوجه نيست که او تا چه اندازه حرفهاي است. بيجهت نيست که او سالهاي زيادي است که بازي ميکند و به خوبي هم گل ميزند. آدم افسوس ميخورد امثال او و مجيديها چرا بايد پشت سر آدمهاي ديگر محو شوند و نتوانند به تيم ملي کشورشان خدمت کنند. عنايتي در 38 سالگي بازيکني است که اگر در محوطهي جريمه پاس سالمي را دريافت کند از هر سه پاس، يک يا دو پاس را تبديل به گل ميکند. قدرت ضربهزني او بينظير است.
سرمربي پيشين صبا در ادامهي صحبتهايش دربارهي جدايي از اين تيم گفت: نهايتا در آن زمان ما امرايي و محمدي را با نازلترين قيمت جذب کرديم. يک سري بازيکنان را هم از طريق برگزاري تست جذب کرديم. همچنين بايد بگويم براي اولين بار در تاريخ فوتبال قم ما آمديم غالب بازيکنان زير 23 و 20 سال ردههاي اميد و جوانان را از بازيکنان قمي انتخاب کرديم. سيد مهدي حسيني، داوود بهادري و حميد پاکيزه از جمله اين بازيکنان بودند که در ليگ هم آنها را بازي داديم. حسيني 19 ساله به ترکيب ثابت ما رسيده بود. البته بهادري رباط صليبي پاره کرد.
وي با بيان اينکه هدفگذاري صبا کسب موفقيت در جام حذفي نبوده، گفت: از ابتداي جام حذفي بر اساس صحبتي که با مسوولان باشگاه انجام داده بوديم قرار شد تا به موفقيت در اين رقابتها توجهي نداشته باشيم و بيشتر از بازيکنان جوان استفاده کنيم. امير جمالي و محمد عربخراساني هم از بازيکنان جواني بودند که در جام حذفي از آنها استفاده کرديم بنابراين حداقل از 6-5 بازيکن اهل قم در جام حذفي و ليگ برتر استفاده شد. همچنين بايد بگويم روزبه چشمي را که پارسال جزو جوانان پرسپوليس بود و فکر ميکنم اصلا آنجا بازي نکرد، با يک مبلغ فوقالعاده پايين جذب کرديم و الان در ترکيب ثابت بازي ميکند. او قد و قوارهي خوبي دارد که هم در دفاع و هم هافبک ميتواند مفيد باشد و به نظرم ميتواند به يک جواد نکونام ديگر براي فوتبال ما تبديل شود. بازيکنان ديگري از جمله هادي عليزماني را به صورت تستي گرفتيم.
مايليکهن با بيان اينکه قرار بود چندين بازيکن در نيمفصل به صبا اضافه شوند تا ضعفهاي اين تيم پوشش داده شود، به ايسنا گفت: چهار جاي خالي براي نيمفصل گذاشته بوديم و قرار بود با خروج دو، سه بازيکن که از عملکردشان راضي نبوديم بتوانيم در نيمفصل با توجه به بودجهي باشگاهها 6 يا 7 بازيکن اضافه کنيم که متاسفانه اينگونه نشد. البته بايد بگويم متاسفانه در سه چهار مسابقه با وجود آنکه بنده هميشه از جامعهي داوري دفاع کردهام آن هم نه به قصد استفاده يا سوءاستفاده از آنها، اما ما از ناحيهي داوري ضرر کرديم. حتي يکي از داوران بعد از آنکه از صبا جدا شدم با بنده تماس گرفت و عذرخواهي کرد و گفت شما بعضي جاها چوب اشتباهات داوري را خورديد. ما در دو، سه مسابقه به شدت از اين ناحيه ضرر کرديم.
سرمربي پيشين صبا در پاسخ به اينکه آيا نتايجي که به مسوولان باشگاه قول داده بوديد خلاف آن چيزي بود که در پايان نيمفصل به دست آمد، تصريح کرد: من به مديران باشگاه تنها قول داده بودم که سعي ميکنم نتايج تيم نسبت به سال گذشته، با وجود زحمات زيادي که در آن زمان کشيده شده بود بهتر باشد. همينطور جايگاه تيم در جدول ارتقا يابد. سال گذشته صبا از 17 مسابقه 21 امتياز در پايان نيمفصل به دست آورد و در ردهي 13 جدول 18 تيمي جاي گرفت. ما امسال از 15 بازي 16 امتياز گرفتيم و در ردهي 12 جدول 16 تيمي هستيم. اگر به صورت اجمالي نگاه کنيم ميبينيم فاصلهي امتيازي با تيمهاي بالاتر کم است و البته تعداد گلهاي زدهي ما نسبت به پارسال در نيمفصل بيشتر شده است. صبا 18 گل زده که از اين نظر جزو 7-6 تيم اول ليگ است. البته اين را هم ميدانيم که با 20 گل خورده يعني دفاعمان داراي ضعف بوده و به همين خاطر اکثر تغييراتي که ايجاد کرديم در خط دفاع بود.
مايليکهن با بيان اينکه گله خاصي از مسوولان باشگاه صبا ندارد، گفت: الان هم که جدا شدهام گلهاي از اين بابت ندارم. فقط از يک موضوع ناراحتم. ابتدا بايد بگويم بنده در دو، سه هفتهي آخر به شدت مريض بودم و به خاطر بيماري مجبور بودم مرتب آنتيبيوتيک مصرف کرده و البته با اين حال با وجود آنکه شبها زير سرم بودم اما در تمرين فردا يک دقيقه هم غيبت نميکردم. همچنين ما اردوي کيش را در نيمفصل پيشنهاد کرده و نفرات مورد نظرمان براي جذب در نيمفصل را هم اعلام کرديم. ناراحتيام از اين است که ميشد قبل از اين تغيير با من صحبت ميکردند. چند سال پيش وقتي در سايپا بودم وقتي قرار شد جيواني مي جايگزين من شود با من صحبت شد. من خودم با ايشان در محل تمرين حاضر شدم. با بازيکنان صحبت کردم و برايشان هم آرزوي موفقيت داشتم اما متاسفانه در صبا اين صحبت با من نشد. اکنون براي آنها آرزوي موفقيت دارم و مطمئن هستم در نيمفصل دوم شرايط تيم بهتر خواهد شد.
مدير اسبق دفتر امور مشترک فدراسيونها در بخش ديگري از گفتوگوي خود دربارهي انتخاب محمود گودرزي به عنوان وزير ورزش و جوانان گفت: خوشحالم حداقل کسي انتخاب شد که سالهاست با ورزش آشناست. گودرزي تخصص کافي در امور ورزش را دارد اما برخي براي انتخاب وزير به اين مقوله فکر نميکنند. مثلا آقاي غفوريفرد گفته بود گيريم که يک متخصص ورزش هم به عنوان وزير پيشنهاد شود، مگر او در چند رشته ميتواند تخصص داشته باشد چون ورزش داراي رشتههاي بسيار زياد است؟! اين اظهارنظر غفوريفرد براي من جاي تعجب و تاسف داشت و در پاسخ به او گفتم سالها ميبينيم در پست وزارت بهداشت هميشه يک پزشک متخصص وزير ميشود؛ حال سوال اينجاست يک پزشک مگر در چند گرايش ميتواند متخصص باشد؟! طبعا همانطور که وزارت بهداشت نياز به يک متخصص دارد وزارت ورزش هم همينگونه است.
وي افزود: البته بنده اعتقادم اين است که تبديل سازمان تربيت بدني به وزارت ورزش و جوانان يک کار سياسي بود و در اينجا در حقيقت جفا به سازمان ملي جوانان هم شد. سازمان تربيت بدني را تبديل به وزارتخانه کردند تا به نوعي تحت حيطهي خودشان باشد تا در هر جايي که نياز به گماردن نمايندگاني از وزارتخانه بود بتوانند از افراد خودشان در استانهاي مختلف استفاده کنند و نمايندگان به نوعي در اين وزارتخانه صاحب نفوذ شوند. ورزش نه آب مملکت است و نه نان مملکت اما سر و صدايش از همه اينها بيشتر است؛ چون توجهها به آن زياد است و سه گزينهي پيشنهادي پيش از گودرزي راي نياوردند. اين نشان ميدهد حساسيتها نسبت به وزير اين وزارتخانه بالاست.
مايليکهن با بيان اينکه گودرزي ساختار ورزش را ميشناسد، گفت: او نسبت به مسائل ورزشي آگاه است و بد بود اگر کسي ميآمد و تازه چهار سال طول ميکشيد تا ورزش را بشناسد. اميدوارم با نوع مديريتي که او دارد بتواند به جامعهي جوان و ورزشي کشور خدمت کند. حداقل آن اين است که او افراد متخصص در ورزش را به خوبي ميشناسد و اين در شرايطي است که در گذشته برخي افراد به خاطر عدم آشنايي با حوزهي ورزش، لطمات غير قابل وصفي را به ورزش کشور زدند.
وي با بيان اينکه کسب پستهاي جهاني براي مسوولان ورزش ايران نه تنها سودي ندارد بلکه هزينهبر است، گفت: بنده سالها در دفتر امور مشترک فدراسيونها کار کردهام و بر اساس تجربهام ميگويم که اکثر اين پستهاي جهاني نه تنها سودي براي ما ندارد بلکه هزينهبر هم هست. سالها اين را لمس کردم. شخصي بود که بيش از 25 سال نايب رييس يکي از فدراسيونهاي جهاني بود اما هيچ اثري را از حضور او در آن مجمع جهاني به نفع رشته ورزشي مورد نظر ايران نديديم. با اين حال ايشان در همهي مجامع فدراسيون جهاني هم حاضر ميشد و آن زمان بايد هزينههاي رفت و برگشت او را هم ايران تقبل ميکرد. تنها جايگاهي که براي ما خوب بود پستي بود که هاشميطبا بعد از 25 سال آن را به دست آورد. جايگاه عضويت در کميته بينالمللي المپيک که بر اساس لياقت و دانش خودش هم بدست آمد. البته متاسفانه اين پست هم در مقطع زماني بعدي توسط رييس وقت سازمان تربيت بدني که آشنا به وضعيت کار نبود، تنها صرف يک رقابت سياسي، حذف شد.
مايليکهن در پاسخ به اينکه درخصوص دو باشگاه پرسپوليس و استقلال چه توصيهاي به وزير ورزش و جوانان داريد، گفت: بنده زماني که در سازمان تربيت بدني مسووليت داشتم در سال 1362 که معاون ورزشي اداره کل تربيت بدني تهران بودم پيشنهاد کردم که زميني در تهران به پرسپوليس و استقلال اختصاص يابد. آن زمان در تهران زمينهاي زيادي بود که ميشد بدون آنکه پولي پرداخت کنيم اين زمينها از شهرداري گرفته شود. همان موقع گفتم که اين دو باشگاه بايد مثل اداره کل ديده شود. يعني مديران آن کساني باشند که بودجهي تعريف شدهاي را تحويل گرفته و تنها بخشي از آن را مجاز باشند براي گرفتن بازيکن، مربي و ... هزينه کنند و مابقي را در حوزهي ساخت و ساز و مسايل زيرساختي صرف کنند. بر اساس آن طرح بودجهي قابل توجهي از اين دو باشگاه به توسعهي زيرساختها اختصاص داده ميشد و پس از سالها اين دو باشگاه صاحب مجموعههاي ورزشي خوبي هم ميشدند اما متاسفانه تاکنون اين اقدام صورت نگرفته و هر زمان مديرعاملي ميآيد ضمن انتقاد از عملکرد مدير قبلي، مدتي کار ميکند و هر وقت هم ميرود چند ميليارد هم بر ميزان بدهيها افزوده است.
کاپيتان اسبق پرسپوليس با بيان اينکه واگذاري اين دو باشگاه به بخش خصوصي دردي را از آنها دوا نميکند، گفت: اينکه اين دو باشگاه را واگذار بکنيم يا نکنيم دردي را از ما دوا نميکند. بايد اگر قرار است اين دو باشگاه دست دولت باشد با توجه به راههاي درآمدزايي هم که براي آنها وجود دارد، همين سيستمي که گفتم را دربارهشان پياده کنند. بهتر است مديران اين باشگاه در همان اول سال به طور شفاف اعلام کنند که چه مبلغي بابت چه قراردادي به چه کسي دادهاند. اگر بدون حاشيه و در شفافيت اين کار شود همه چيز روشن خواهد بود و ديگر هيچکسي هم از پرسپوليس طلبکار نيست.
مايليکهن در واکنش به اظهارات اصغر شرفي دربارهي وي که چندين بار انتقاداتي را عليه او مطرح کرده، گفت: ايشان سالها آن طرف آب زندگي کرده است. البته من به کساني که به خارج ميروند ايراد نميگيرم. افراد زيادي در ميان آنها هستند که به خارج از کشور ميروند و وقتي هم که برميگردند به مملکتشان خدمت ميکنند. آنها به نوعي ارزآوري دارند و متخصصان و سرمايهگذاران بزرگي هستند که تعدادشان هم کم نيست. اما يک سري از آنها هم هستند که هميشه از مردم و مملکت طلبکارند. آنها ميخواهند بر سر مردم منت بگذارند. آقاي شرفي يکي از آنهاست. هر وقت ميآيد در مورد چيزهايي که اصلا به او ربطي ندارد دربارهي من صحبت ميکند.
وي افزود: من صرفا به خاطر سن و سال او احترام ميگذاشتم و چيزي نميگفتم. البته خودش گفته زماني که من سرمربي سايپا بودم و او هدايت برق شيراز را بر عهده داشت هنگامي که روي نيمکت نشسته بود من رفتهام و گفتهام استاد با اجازهي شما! در حالي که من هيچ وقت به اين شخص استاد نميگويم؛ چون استاد معناي خاص خودش را دارد. يک استاد بايد مراقب رفتارش باشد. کسي که در جملاتش اکثرا اهانت باشد نميتواند استاد باشد. از طرفي او ميگويد بزرگترها بايد الگو باشند، ولي يک الگو و استاد بالاي 70 سالي که يقه پيراهنش را بيش از حد باز ميگذارد و يک زنجير طلا به بزرگي زنجير در دانشگاه تهران به گردنش ميآويزد و از دو کلمهاي که صحبت ميکند 10 کلمهي آن توهين است که استاد نيست!
مايليکهن با انتقاد ادامه داد: خندهدار است ايشان گفته "دربارهي مايليکهن صحبت نميکنم چون بزرگ ميشود!" من که هيچ وقت ادعاي بزرگي نکردهام. ايشان است که هميشه خودش را بزرگ ميبيند. آنهايي که ايشان را ميشناسند ميدانند که هميشه از تواناييهاي فيزيکياش بيشتر از تواناييهاي فکرياش استفاده ميکند و توانايي فکرياش در قياس با توانايي فيزيکياش صفر است. ميخواهم خاطرهاي را از قبل از انقلاب زماني که به تيم ملي دعوت شده بودم، بگويم. آن زمان ايشان کمک مربي بود. يک وقتي چند نفر از بازيکنان کنار هم ايستاده بوديم و يکي از بازيکنان در حال سيگار کشيدن بود. يکمرتبه ايشان آمد و آن بازيکن به احترام او سيگارش را خاموش کرد. اينجاست که يک مربي اگر دانش روانشناسي لازم را داشته باشد ميداند چطور بايد با شاگردش برخورد کند اما ايشان که به خاطر دانش فني و روانشناسياش کمک مربي نشده بود.
وي افزود: ايشان همان جا به آن بازيکن گفت به به فلاني! سيگار هم که ميکشي! در مقابل رفتار او آن بازيکن بلافاصله سيگار ديگري درآورد و مقابل چشمان مربياش روشن کرد. بعد ايشان خيلي سر و صدا کرد اما نهايتا هيچ کاري هم نتوانست انجام دهد و آن بازيکن هم فيکس در تيم بازي کرد. متاسفانه يک سري از اصول ابتدايي روانشناسي را هم بلد نبود. فوتباليست بوده اما نميتوانست جوري رفتار کند که حرمتها حفظ شود.
مايليکهن با بيان اينکه شرفي گفته زماني که ما بازي ميکرديم فلاني توپجمعکن بوده، ادامه داد: اصلا افتخار من است که زماني توپ جمع کن باشم، مگر اشکالي دارد؟! در خاطراتم خيلي چيزها را گفتهام و هميشه سعي کردهام از طريق بازوي خودم پول دربياورم. اصلا بزرگاني در فوتبال دنيا هستند که شايد اکثرا زماني توپجمعکن بودند و بعد قهرمان شدند. اين که اشکالي ندارد.
وي گفت: شرفي عنوان کرده مايليکهن جبهه نرفته است و من هم ميگويم اتفاقا خودم گفتم که جبهه نرفتهام اما از طرفي آن طرف آب هم نرفتم که هر وقت برميگردم به کسي توهين کنم. شرفي ميگويد دو دکتر و يک مهندس را تحويل جامعه داده است، در حالي که بچههايش ميتوانستند گنگستر بشوند. سوال من اينجاست که مگر بقيه که رفتند گنگستر شدند يا اينهايي که ماندند زحمت نکشيدند؟ پسر من سال 82 فوق ليسانس مهندسياش را از دانشگاه پليتکنيک گرفته و در حال ادامه تحصيل است.
مايليکهن مدعي شد شرفي بعد از انقلاب از ايران فرار کرده و توضيح داد: ايشان به آمريکا نرفته بلکه از ايران فرار کرده چون ميترسيد در ايران بماند. حالا بعد از 25-20 سال جرأت بازگشت پيدا کرده است. او ميگفت در آمريکا بيجهت به کسي پول نميدهند. اتفاقا به همين دليل است که آنجا پولي به دست نميآورد. دريغ از يک مهد کودک که به او بدهند. وقتي ديد آنجا خبري نيست اينجا آمد و هر سال دو سه تيم ميگرفت. او هميشه طلبکار است. مس سرچشمه را از مربي خوبي چون احمد سنجري گرفت پول خوبي هم گرفت چند بازيکن خارجي را با رابطه و هزينههاي گزاف جذب کرد اما نهايتا اين تيم سقوط کرد. بعدا گفت سرم کلاه گذاشتند و من آن بازيکنان را پس از ديدن عملکردشان روي سيدي جذب کردم. سال گذشته و در يکسال، برق شيراز و سپس شهرداري اراک را به ليگ دسته 2 برد. حالا هم چون ارتباطات رسانهاي خوب دارد يک روزنامه بعضي وقتها يک صفحه مصاحبه کامل از او چاپ ميکند. اميد نمازي يک مورد خيلي محترمانه از او گفت اما شرفي در واکنش با لحن بيادبانهاي گفت اگر نمازي را ببينم يک چک به او ميزنم! نمازي خيلي متانت به خرج داد که ديگر واکنشي نشان نداد.
مايليکهن در پايان گفت: شرفي مطمئن باشد مايليکهن بيدي نيست که با اين بادها بلرزد. شما دنبال تيم گرفتن هستي و آدمهايت اين کار را ميکنند. به خارج ميروي و وقتي هم که برميگردي توهين ميکني و تيم ميگيري. من از تيم گرفتن شما ناراحت نيستم اما خب نبايد فراموش کنيم سن و سالي از ما گذشته است و بايد يک جايي قانع شويم. محمد مايليکهن تا کنون يک بار دربارهي مسالهي مالي و گرفتن پول حرفي نزده است. به هر جايي رسيدهام آن را از خدا و مادر مرحومم دارم. يک مدير باشگاه نميتوانيد پيدا کنيد که بگويد مايليکهن دربارهي مسائل مالي چانه زده است. بهرغم آنکه ايشان از مملکت فرار کرده، پولي که گرفته به هيچ وجه با پول کساني که در ايران ماندند و وظيفهشان هم بود که بمانند و زحمت بکشند نيست. اما ايشان هميشه طلبکار است و درست است که معروف است به اصغر ....!